با بررسی ۵۰۰ کسبوکار اول دنیا این نتیجه حاصل شده است که ۸۵ درصد موفقیت این شرکتها، به سرمایهگذاری روی مهارتهای نرم مربوط میشود. امروزه به دو مجموعه متفاوت از مهارتها برای کار کردن نیاز دارید که به مهارتهای سخت (Hard Skills) و مهارتهای نرم (Soft Skills) معروف هستند. این مهارتها چه هستند و چه تفاوتی میان آنها وجود دارد؟
مهارتهای سخت کدامند؟
مهارتهای سخت، تواناییهای قابل آموزش هستند؛ مهارتهایی هستند که کمیت آنها به سادگی قابل سنجش است. معمولا مهارتهای سخت را در کلاسهای درس، از طریق کتابها و سایر مواد آموزشی یا در حین کار در محل کار خود میآموزید؛ برای مثال مدرک تحصیلی یا گواهینامه فنی، تسلط به زبان خارجی، سرعت تایپ، برنامهنویسی کامپیوتر و غیره.
مهارتهای نرم کدامند؟
از سوی دیگر مهارتهای نرم، مهارتهای ذهنی هستند که ارزیابی کمیت آنها بسیار دشوارتر از مهارتهای سخت است. از مهارتهای نرم با عنوان «مهارتهای انسانی» یا «مهارتهای بین فردی» نیز یاد میشود و مهارتهایی هستند که به نحوه ارتباط و تعامل شما با سایر افراد مرتبط هستند. برای مثال ارتباطات، انعطافپذیری، مذاکره، کار تیمی، فنبیان، رهبری، انگیزه، شکیبایی، توانایی حل مسئله، مدیریت زمان و اخلاق کاری.
مهارتهای نرم، شما را به فردی دلپذیر در محل کار و یک عضو با ارزش تیم تبدیل میکنند. بسته به نوع شرکت یا کسبوکار، کارفرمایان به دنبال جذب افرادی با مهارتهای کلیدی و با تجربه برای سمتهای موجود هستند؛ اما با وجود اهمیت بالای این مهارتها، مهارتهای نرم ویژهای نیز وجود دارند که کارفرمایان در هنگام استخدام نیرو به دنبال یافتن آنها هستند.
مهارتهای نرم میتوانند به خوبی مهارتهای سخت، نشانگر نحوه عملکرد شغلی افراد باشند. داشتن این مجموعه از مهارتها شما را بدون توجه به محل کار و نوع کاری که انجام م دهید، به کارمندان خوب و با ارزشی تبدیل میکند.
در ادامه به ۱۳ مورد از مهمترین مهارتهای نرم افراد در دنیای کار اشاره خواهیم نمود.
۱- ارتباطات و مهارتهای بین فردی عالی
اگر میخواهید در میان کارمندان محل کار خود بدرخشید، باید بدانید که چگونه به خوبی ارتباط برقرار کنید و به سایرین گوش فرا دهید تا بتوانید با سرپرستان، همکاران و مشتریان خود به طرز موثری کار کنید.
۲- مهارتهای حل مسئله
از آنجایی که مشکلات اجتنابناپذیر هستند، کارمندانی که میتوانند راهحلیهایی برای چالشهای روزمره کار بیابند، در زمره با ارزشترین کارمندان یک سازمان قرار خواهند گرفت. همچنین کارمندانی که توانایی حل مسئله ندارند، اما مایل هستند از مشاوره و راهنمایی سایرین استفاده کنند، کارمندان شایسته و مورد اعتماد شرکت خواهند بود.
۳- داشتن اخلاق والای کاری
استخدام افرادی با اخلاق والای کاری، کلید موفقیت هر کارفرمایی است. البته اخلاق کاری قابل آموزش نیست؛ هنگامی که فردی شروع به کار در یک سازمان جدید میکند یا چنین اخلاق و ارزشهایی را از ابتدا دارد، یا ندارد. فاکتورهای متعددی در وجود اخلاق کاری والا دخیل هستند؛ برای مثال این که فرد تا چه میزان برای انجام وظایف خود در سطحی بالا، ارزش قائل است. فارغ از این که کارفرما چه نوع آموزشهایی برای کارمندان خود فراهم کند یا نحوه نظارت بر کارهای کارمندان چگونه باشد، این خصوصیات ذاتی کاملا خارج از کنترل کارفرما هستند.
۴- مهارتهای کامپیوتری و تکنولوژیکی
تقریبا کلیه شغلهای امروزی به مهارتهای کامپیوتری و دانش تکنولوژیکی ابتدایی نیاز دارند؛ از جمله ثبت سوابق، یادداشتهای مشروح و ارائهها. کارفرمایان مایل هستند سطح دانش کامپیوتری و تکنولوژیکی داوطلبان را مورد ارزیابی قرار دهند تا دریابند که آیا این افراد قادر به انجام امور اولیه کارها هستند، یا خیر.
۵- مهارتهای تحقیقاتی قوی
کارمندانی که قادر به انجام تحقیقات ابتدایی هستند، توانایی جمعآوری اطلاعات مهم برای پروژهها را دارند و میتوانند کشف کنند که رقبا چه راهکارهایی برای نیل به موفقیت در اختیار دارند، مورد توجه بسیاری از سازمانها قرار میگیرند.
۶- مهارتهای مدیریت زمان
مهارتهای مدیریت زمان برای کارمندان نتیجهمحور، کلید اتمام وظایف و انجام به موقع آنها است.
۷- مهارتهای مدیریت پروژه
افرادی که به انجام روتین روزمره شغل خود مشغول هستند، باید بدانند که چگونه هر یک از فعالیتهای خود را اولویتبندی و برنامهریزی کنند تا بتوانند در کمترین زمان ممکن، کارهایشان را به بهترین نحو به انجام برسانند.
۸- انعطافپذیری
در بازار رقابتی عصر حاضر، نحوه کار شرکتها همواره در حال تغییر است. توانایی سازگاری با شرایط و انعطافپذیری، به شرکتها کمک میکند که رو به جلو حرکت کنند و در میدان رقابت باقی بمانند.
۹- نگرش مثبت
نگرش مثبت میتواند نقش معجزهآسایی در تحول یک دپارتمان یا شرکت بازی کند. نگرش مثبت کارمندان میتواند به سایر اعضای شرکت نیز سرایت کند. بسیار مهم است که کارمندان به دنبال کسب چنین نگرش و انرژی مثبتی باشند؛ زیرا وجود تنها چند فرد منفی برای از کار انداختن دپارتمان یا حتی کل شرکت کافی است.
۱۰- کار تیمی
در گذشته، کارمندان اغلب در جستوجوی شغلهایی بودند که به آنان اجازه میداد که طبق میل خود به صورت مستقل کار کنند یا در یک محیط تیمی مشغول به کار شوند. امروزه، بیشتر امور در قالب فعالیتهای تیمی انجام میشوند. کارفرمایان اغلب به دنبال استخدام کارمندانی هستند که بتوانند به خوبی در نقش بازیکنان تیم عمل کنند، اهل همکاری باشند و به طرز موثری با سایر همکاران خود تعامل کنند؛ نه افرادی که کار کردن با آنها دشوار و ناخوشایند است.
۱۱- اعتمادبهنفس
کارمندانی که از اعتمادبهنفس بالایی برخوردار هستند، میتوانند خود را از چالشهای موجود در محل کار جدا کنند و تحت تاثیر قرار نگیرند. اعتمادبهنفس، حس قدرتی به کارمندان میدهد که بتوانند اهداف شخصی خود و اهداف سازمانی را دنبال کنند.
۱۲- توانایی پذیرش انتقاد سازنده
فضای رشد و یادگیری همواره برای هر فردی مهیاست و کارمندی که قادر باشد انتقادهای سازنده را بپذیرد و از آنها در جهت بهبود عملکرد خود استفاده کند، یک عضو ارزشمند تیم در هر سازمانی خواهد بود.
۱۳- مهارتهای رهبری
هنگامی که سازمانها افرادی را برای پستهای رهبری استخدام میکنند، در جستوجوی کارمندانی هستند که قادر باشند با موفقیت با کارمندان، مشتریان و سایر افراد ارتباط برقرار کنند. حتی اگر داوطلب استخدام در شغلهای مدیریتی نیستید، مهارتهای رهبری در زمره مهارتهای فوقالعاده گرانبها برای ارائه به کارفرما هستند.