ساختار و بنای اصلی مدیریت اسلامی بر اصل عدالت استوار شده، زیرا اگر عدالت نباشد ظلم جایگزین آن گردیده و نظام مدیریتی که بر مبنای ظلم حرکت کند، هرگز مورد رضایت حق نیست، میتوان بهطور کلی مفهوم عدالت را بهعنوان شاخص اصلی حاکمان اسلامی مطرح کرد کمااینکه بهترین تعریف عدل را میتوان در کلام امام علی(ع) جستوجو کرد که در حکمت ۴۳۷ نهجالبلاغ میفرماید: «عدالت هر چیزی را در جای خود مینهد».
منابع انسانی نقش بسیار مهمی در رشد و ارتقای سازمان دارد، بهنحوی که توجه و اهمیت دادن به منابع انسانی میتواند در دراز مدت به تعالی سازمانی بیانجامد و بیتوجهی به منابع انسانی در دراز مدت ضررهای جبران ناپذیری را به سازمان وارد میکند.
در منابع اسلامی تأکید زیادی بر مراودات سالم، محترمانه، سازنده و عادلانه با دیگر افراد جامعه شده است، در روایات رسیده از ائمه معصومین(ع) رعایت عدالت در مراودات بهویژه از سوی مدیران و حاکمان جامعه اسلامی بسیار مورد تأکید قرار گرفته است.
عدالت زیر بنای اسلام
ساختار و بنای اصلی مدیریت اسلامی بر اصل عدالت استوار شده، زیرا اگر عدالت نباشد ظلم جایگزین آن گردیده و نظام مدیریتی که بر مبنای ظلم حرکت کند، هرگز مورد رضایت حق نیست، پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «آسمانها و زمین بنا به عدل برپا گشتند» و چون نظام هستی و نظام خلقت برپایه نظم و عدل استوار است، افکار و اندیشهها و اعمال و رفتاری که با این نظام تطبیق داشته و در جهت و مسیر سنن الهی حرکت کرده و روش و رفتار عادلانهای داشته باشند و در تلاش به نفی و مخالفت با آن برنیایند، پایدار باقی میمانند والا به صف ستمگران و ظالمان تاریخ پیوسته و از خط عدالت و انصاف خارج و نهایتاً محکوم به فنا و نابودی خواهند بود.
جایگاه منابع انسانی در اسلام
در دین مبین اسلام مردم بهعنوان نیروی محرک جامعه دارای اهمیت خاصی هستند و حاکمان و مدیران جامعه اسلامی موظفند نسبت به حفظ کرامت انسانی مردم، آموزش آنان، خدمت به مردم، مشورتخواهی از ایشان، فروتنی نسبت به آنها، رفع گرفتاریها و مشکلات آنها و … اهتمام داشته باشند.
در روایات ائمه معصومین(ع) در رابطه با مسائل گوناگونی مانند خیرخواهی با مردم، مهربانی با مردم، بخشندگی و عدالت، دانشافزایی، امیدبخشی و تحیرزدایی، در دسترس مردم بودن و رفع مشکلات آنها، حفظ اسرار مردم، چشمپوشی از خطاها، محبت به مردم، حمایت از محرومان، پرهیز از خیانت، مشورت با مردم و دوری از خودکامگی و پرهیز از ظلم و دروغ و…، در راستای نحوه مراودات حاکمان اسلامی با مردم، صحبت شده است، از طرف دیگر باتوجه به گستردگی مفهوم عدالت و ظلم که هرنوع رفتار درست و نادرست را شامل میشود، میتوان بهطور کلی مفهوم عدالت را بهعنوان شاخص اصلی حاکمان اسلامی مطرح کرد کمااینکه بهترین تعریف عدل را میتوان در کلام امام علی(ع) جستوجو کرد که در حکمت ۴۳۷ نهجالبلاغ میفرماید: «عدالت هرچیزی را در جای خود مینهد».
عدالت در اسلام
خداوند متعال در آیه هشتم سوره مبارکه مائده، در رابطه با عدالت، میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِينَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ وَلاَ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ؛ اى كسانىكه ايمان آوردهايد براى خدا به داد برخيزيد [و] به عدالت شهادت دهيد و البته نبايد دشمنى گروهى شما را بر آن دارد كه عدالت نكنيد عدالت كنيد كه آن به تقوا نزديكتر است و از خدا پروا داريد كه خدا به آنچه انجام میدهيد آگاه است».
امام خمینی(ره) نیز در بحث عدالت میفرماید: «اسلام خدایش عادل است، پیغمبرش هم عادل است و معصوم، امامش هم عادل و معصوم است، قاضیش هم معتبر است که عادل باشد، فقیهش هم معتبر است که عادل باشد، شاهد طلاقش هم معتبر است که عادل باشد، امام جماعتش هم معتبراست که عادل باشد، امام جمعهاش هم باید عادل باشد، از ذات مقدس کبریا گرفته تا آن آخر، زمامدار باید عادل باشد؛ والیهایشان هم باید عادل باشند، اگر عدالت در بین زمامداران نباشد، این مفاسدی است که دارید میبینید، …».
امام علی(ع) و عدالت
عدالت تکوینی، تشریعی و انسانی در امور حضرت علی(ع) به هم آمیخته شده بودند و ایشان را وجودی کامل و انسانی والا قرار داده بود، بهگونهای که نمیتوان امام علی(ع) و عدالت را از هم جدا کرد، ایشان میخواستند عدالت را چنان فراگیر کنند که تمام ابعاد زندگی انسان را در بر بگیرد بهگونهای که در خطبه ۱۵ نهجالبلاغه فرمودند: «همانا در عدالت گسترش و رهایی است و هرکس عدالت بر او سخت باشد، ستم بر او سختتر خواهد بود».
امام خمینی(ره) نیز در سخنانی در رابطه با عدالت و امام علی(ع) میفرمایند: «احکام اسلام روی عدالت است. زندگی حکام با پایینترین افراد، یکطور بوده است. رئیس مذهب ما، امام علی(ع)، که حکومتش وسیع بود، زندگی اش از همه افراد ملت پایینتر بود. عدالت را بالاتر از هرکس که تصور شود اجرا میکرد. در محکمه اگر ادعایی علیه او بود حاضر میشد، در محکمه مینشست. حکم خلاف قاضی را قبول میکرد».
امام علی(ع) با تأسی از پیامبر اکرم(ص) و پیروی کامل از او، چنان به اجرای قسط قرآنی و سرشار سازی زندگی مردمان از عدل پرداخت که سیره او تجسم تام عدالت بهشمار میآید.
در نامه امام علی(ع) به مالک اشتر، میتوان مواردی مانند مهربانی با عموم، احساس برادری دینی و برابری با عموم، آسان گرفتن بر عموم، از بخشش دیگران پشیمان نشدن و از تنبیه آنان خوشحال نگشتن، دوری از استبداد، دوری از خود بزرگبینی، غرور و خودپسندی، پنهان نگهداشتن عیوب و زشتیهای دیگران، جلب اعتمام عموم، نیکوکاری با عموم، دلسوزی پدرانه نسبت به زیردستان، تلاش جهت آرامش روانی زیردستان و آسایش خانوادههای آنان، ستایش زیردستان و برشمردن کارهای مهم آنان، نشستن با فروتنی در مجلس عمومی با کسانیکه نیازی دارند، دوری از ارعاب و ترساندن افرادی که برای گرفتن حقشان آمدهاند و تحمل سخنان درشت آنان، دوری از بداخلاقی، بازداشتن چیزها از عموم با عذرخواهی و مهربانی، پاسخگو بودن به صورت شخصی در صورت ناتوانی منشیان و دستیاران، پنهان نشدن از دیدگان عموم، دوری از منت نهادن و برشمردن کارهای خود، کنترل تندی زبان و فروخوردن خشم، را بهعنوان مؤلفهها و شاخصهای عدالت مراوردهای استخراج کرد.