به گفته نوه میرهادی، دو جمله «صلح را باید از کودکی آموخت» و «غم بزرگ را تبدیل کنیم به کار بزرگ» بیشتر در مستندها دیده شده، اما از نظر مامان توران، خوب دیدنِ انسانها خیلی مهم است.
توران میرهادی، استاد بزرگ ادبیات کودکان و مؤسس شورای کتاب کودک، در ۲۶ خرداد سال ۱۳۰۶ در خانوادهای فرهیخته در تهران زاده شد و ۱۸ آبان ۱۳۹۵ فوت کرد. پدر او از دانشجویان اعزامی به خارج از کشور بود و در رشته مهندسی راه و ساختمان و مکانیک در آلمان درس خوانده بود. مادرش آلمانی بود و مجسمهسازی و نقاشی میکرد.
میرهادی افزون بر نقاشی، با موسیقی و ورزشهای گوناگون نیز آشنایی داشت. پس از پایان دوره دبیرستان در سال ۱۳۲۴ در رشته طبیعی دانشکده علوم به تحصیل پرداخت. در این هنگام، مبارزه با بیسوادی در ایران تازه آغاز شده بود و آموزگاران برجستهای همچون جبار باغچهبان و محمدباقر هوشیار، جوانان را به کار سوادآموزی فرا میخواندند. توران میرهادی از آنها روش سوادآموزی را فراگرفت و با مقوله آموزش و پرورش آشنایی پیدا کرد.
با پایان گرفتن جنگ دوم جهانی، در سال ۱۳۲۵ در هنگامه ویرانی و گرسنگی در اروپا، به فرانسه رفت و در رشته روانشناسی تربیتی در «سوربن» و همزمان در رشته آموزش پیش از دبستان و ابتدایی در کالج «سوینه» پاریس درس خواند. بزرگترین دستاورد این آموزشها، دستیابی به نگرشی نو به آموزش و پرورش کودکان بود.
پس از بازگشت به ایران ازدواج کرد. سپس به کار در کودکستان و زبانآموزی پرداخت. در سال ۱۳۳۴به نام برادر از دست رفتهاش، کودکستان فرهاد و بعدها، دبستان و راهنمایی فرهاد را بنیاد کرد. کتاب «جستجو در راهها و روشهای تربیت» گردآمدهای از تجربههای او در درازای ۲۵ سال سرپرستی مدرسه فرهاد است.
میرهادی در کلاسهای تربیت مربی کودک در شهرهای مشهد، تبریز، رشت و تهران درس میداد و با «اداره مطالعات و برنامههای وزارت آموزش و پرورش» و «سازمان کتابهای درسی» در زمینه آزمایش کتابهای درسی نو در مدرسه فرهاد و تدوین کتابهای درسی و برنامهریزی درسی دوره ابتدایی همکاری داشت.
با یاری مجله «سپیده فردا» و با شرکت فعال توران میرهادی، سه نمایشگاه از کتابهای کودکان در سالهای ۱۳۳۵، ۱۳۳۷ و ۱۳۳۹برگزار شد. به گزارش موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان، در پی برگزاری این نمایشگاهها، شورای کتاب کودک با تلاش توران میرهادی و همفکران او، برای گسترش و پیشبرد هرچه بیشتر امر ادبیات کودکان در سال ۱۳۴۱ تأسیس شد. توران میرهادی همچنین بنیانگذار و مسئول طرح فرهنگنامه کودکان و نوجوانان، اولین کتاب مرجع ایرانی برای کودکان و نوجوانان است.
به بهانه سالروز تولد توران میرهادی، خبرنگار ایرناپلاس گفتوگویی با سارا میرفخرایی، نوه او که عضو شورای کتاب هم هست، انجام داد که در ادامه میخوانید.
مامان توران خیلی مثبت میاندیشید
توران میرهادی فعالیتهای مهمی در زندگی خود انجام داده و آثار با ارزشی از ایشان به جای مانده است، همچنین فیلم مستندی از او ساخته شد و بعد از فوت ایشان شورای کتاب کودک راه او را ادامه داد و در بهتر شناخته شدن او کمک کرد. شما با ایشان زندگی کردید و او را خیلی خوب میشناسید، آیا جنبهای از تفکراتش هست که هنوز ناشناخته مانده باشد؟
مامان توران جنبههای زیادی داشت که در مستندهایی که از او ساخته شده، جای نمیگیرد. به نظرم چیزی که خیلی در مامان توران بود و در همه ما تأثیر میگذاشت، این بود که او خیلی مثبت میاندیشید و به بدیها فکر نمیکرد. به قول معروف نیمه پر لیوان را در نظر میگرفت، درباره انسانها بد قضاوت نمیکرد.
به نظرم این دیدگاه خیلی مهم است که انسان ابتدا درباره دیگران قضاوت نکند، بلکه قبل از قضاوت، درباره آدمها فکر کند و خوبی آنها را در نظر بگیرد. یکی از جنبههای مهمی که مامان توران داشت، این بود. دو جمله که «صلح را باید از کودکی آموخت» و «غم بزرگ را تبدیل کنیم به کار بزرگ» در بیشتر مستندها دیده شده، اما خوب دیدنِ انسانها خیلی مهم است.
خانم میرهادی، به «مامان توران» مشهور بود و به اصطلاح مادر خیلی از کودکان ایران است، آیا زمانی بود که شما دوست داشته باشید زمان بیشتری برای شما صرف کند؟
من در کل سالهایی که مامان توران با ما زندگی میکرد، هیچوقت چنین مشکلی نداشتم و هیچوقت احساس کمبود نمیکردم، زیرا مامان توران میتوانست همهچیز را بهخوبی مدیریت کند، همیشه برای همهوقت داشت و هیچوقت من ناراحت نمیشدم که چرا زمان زیادی را کار میکرد. من مشکلی نداشتم و میدانستم مامان توران، مامان تورانِ همه بچهها است.
فرهنگنامه، داستان بیپایان مامان توران است
فرهنگنامه کودکان و نوجوانان پروژه مهمی بود که خانم میرهادی آن را شروع کردند، بعد از فوت ایشان این پروژه در چه وضعیتی قرار دارد؟
قرار است جلد ۱۹ بهزودی منتشر شود، تا جایی که میدانم و یادم هست تا زمانی که مامان توران بود، جلد ۱۶ منتشر شد، جلد ۱۷ و ۱۸ بعد از فوت او منتشر شد و همانطور که در صحنههای آخر فیلم «توران خانم»، ساخته رخشان بنیاعتماد و مجتبی میرطهماسب نشان داده شد، مامان توران، نفسنفسزنان از پلههای فرهنگنامه کودکان و نوجوانان بالا میآید و بهجایی میرسد که شاید الان خودش حضور نداشته باشد، اما بخشی از خود را در تکتک افرادی که در آنجا فعالیت میکنند، گذاشته است.
وقتی در شورای کتاب کودک هستم، فکر میکنم مامان توران هست و کارش ادامه دارد. خوشحالم که همکاران و دوستانش کمک میکنند که این فرهنگنامه به سرانجام برسد. البته که فرهنگنامه هیچگاه تمام نمیشود، ممکن است تمام جلدها تا حرف «ی» آن منتشر شود، اما روند فرهنگنامههای کل جهان اینگونه است که باید بهروز شوند و خود را بر اساس جهان امروز در بیاورند. فرهنگنامه کودکان و نوجوانان هیچوقت اسپانسر نداشت و همیشه عشق به کودکان این سرزمین و کمکهای مردمی بود که باعث ادامه این گام بزرگ و داستان بیپایان مامان توران شد تا به سرانجام برسد.
کودکان همه شهرها میتوانند از فرهنگنامه استفاده کنند
خانم میرهادی یک نفر بودند، اما همفکران و شاگردهای زیادی داشتند. آیا فکری برای کودکان بقیه شهرهای ایران هم داشتند؟
فرهنگنامه برنامهای بود که برای کل کودکان ایران در نظر گرفته شد. اینجا مسئله فقط کودکان نیستند؛ در فرهنگنامه نوشته شده برای کودکان ۱۰ تا ۱۶ سال، اما کودکان کوچکتر با کمک والدین و افراد بزرگتر هم از آن استفاده میکنند.
بسیار شده انسانها برای کمک به ادامه فعالیت فرهنگنامه، هزینه یک دوره را به اعضای فرهنگنامه کمک میکنند. گروه ترویجی در فرهنگنامه فعال هستند و این افراد به شهرهای مختلف سفر و کتابخانهها و مدارس را مجهز به فرهنگنامه میکنند؛ یعنی فرهنگنامه مامان توران اینطور نیست که فقط داخل تهران باشد، در سراسر ایران هست.
البته ایران آنقدر گسترده است که نمیدانم با شناختی که افراد مختلف نسبت به مامان توران و فرهنگنامه دارند، آیا به همه قسمتهای ایران رفته یا نه، اما مسلماً مامان توران کاری کرده که فقط تهرانیها از آن استفاده نکنند، بلکه همه کودکان در همه شهرها میتوانند از آن بهره ببرند.
مامان توران فرقی بین انسانها نمیگذاشت
این روزها جامعه جهانی بیش از هر زمان دیگری به مسئله برابری انسانها توجه میکند. در ایران علاوه بر مسائل نژادی، فاصله طبقاتی از نظر اقتصادی هم مطرح است. دیدگاه خانم میرهادی درباره این موضوع چگونه بود؟
مامان توران در کتابهایش گفته است که «کودکان خود را در مدارس دولتی ثبتنام کنید تا فکر نکنند کودکان خاصی هستند و خود را یکی از همه کودکان بدانند». خودشان هم میگفتند که همیشه دوست داشتند تابستانها به روستا بروند و با کودکان روستا بازی کنند تا ما با آنها و آنها با ما آشنا شوند.
هیچوقت مامان توران فرقی بین انسانها نمیگذاشت. یکی از خصوصیات مامان توران این بود که هیچوقت فکر نمیکرد با باقی افراد فرق دارد و فکر میکنم این را از دوران کودکی از مادرشان یاد گرفته بود.
امیدوارم در تمام مدارس فرهنگنامه وجود داشته باشد
چه نکتهای باقیمانده تا در سالروز تولد خانم میرهادی بخواهید به آن اشاره کنید؟
امیدوارم مامان توران و فرهنگنامهاش در ایران بیشتر شناخته شود و آموزش و پرورش توجه بیشتر به آن کند، تا جایی که در تمام مدارس فرهنگنامه وجود داشته باشد. اگر فرهنگنامهای وارد مدارس شود، گروههای ترویج از طرف فرهنگنامه کودکان و نوجوانان، برای معرفی فرهنگنامه، به مدارس فرستاده خواهد شد تا کودکان، معلمان و کتابدارها بدانند که چگونه باید از فرهنگنامه استفاده کنند.
اینطور نیست که فقط کتاب فرستاده شود و این روند هیچ هزینهای برای مدارس نخواهد داشت. امیدوارم در آینده آموزش و پرورش کاری کند که فرهنگنامه در کتابخانه تمام مدارس در دسترس باشد تا کودکانی که دوست دارند از این کتابها استفاده کنند، بتوانند تحقیقات داشته باشند و اطلاعات خود را بالا ببرند، زیرا مسلماً به دلیل قیمت بالای فرهنگنامه –که به دلیل جنس کاغذ و عدم استفاده از یارانه است – نمیتواند در تمام کتابخانههای خانهها این فرهنگنامه وجود داشته باشد.
آیا آموزش و پرورش از تجربیات آموزشی خانم میرهادی استفاده کرده است؟ چون ایشان با کودکان طوری رفتار میکرد که در آنها حس رقابتی وجود نداشت.
مامان توران وقتی مدرسه فرهاد را داشت، همیشه تجربههایش را به آموزش و پرورش آن سالها میداد ولی از وضعیت الان مطلع نیستم. زیرا از زمانی که بازنشسته شد، خودش را وقف فرهنگنامه کرد و تمام فکرش این بود که فرهنگنامه را به سرانجام برساند.