مـدیرنامـه
رسانه اختصاصی مدیران

تصمیم‌گیری در بحبوحه بحران‌ها بر اساس عقلانیت مشروط

کارشناسان دخیل در امر مدیریت بحران و سوانح اعتقاد دارند، تصمیم‌گیری در بحبوحه بحران‌ها و در بهترین حالت بر اساس عقلانیت مشروط استوار است اما عقلانیت مشروط به این معنی نیست که منطقی بودن بطور کامل در جریان سوانح ممکن نیست، زیرا بحران موانع زیادی بر سر راه تصمیم‌گیری منطقی بوجود خواهد آورد.

یکی از ملزومات پایداری جامعه آن است که بدانید بعد از وقوع بحران ها و حوادث طبیعی، غیر طبیعی و انسان ساخت مشکلات متعددی ظاهر خواهد شد که معمولا” در چنین شرایطی تصمیم گیری کار آسانی نیست، زیرا اطلاعات موجود ناکافی بوده و دائما” در حال تغییر هستند.

ارتباط گیری به علت مشکلات تکنولوژیک و عوامل انسانی با مشکل روبرو می شود و بر روند همکاری و هماهنگی لطمه وارد می کند. قانون گریزی و قانون شکنی نمود پیدا می کند و مردم به علت از دست دادن عزیزان و امکانات خود دچار خشم و عصبانیت می شوند.

تصمیم گیری

تصمیم گیری حتی در شرایط معمولی و موقعیت های عادی کار بسیار چالش برانگیز است، مردم و سازمان ها در جریان فعالیت های روزمره خود و به هنگام برخورد با مشکلات سعی خواهند کرد تا گزینه های منطقی را انتخاب کنند.

تصمیم گیری منطقی عبارت از جستجو در میان راه حل های متفاوت و انتخاب راه حلی که بیش از همه مناسب بنظر می رسد. در جریان بحران ها، معمولا” چنین مدلی قابل اجرا نیست، زیرا امکان آن بندرت فراهم شود.

برخورد با سختی ها و مشقت ها

در جریان بحران ها با آسیب، مرگ و تخریب روبرو می شویم که این موارد توجه فوری را می طلبد؛ بعد از وقوع بحران آنچه که باید فورا انجام شود اطفاء حریق، عملیات جستجو و نجات، ارائه مراقبت های فوری پزشکی، ارزیابی خسارات وارده و اطلاع رسانی عمومی است.

بلافاصله بعد از بحران نه فقط کارهای زیاد باید انجام شوند، بلکه عواقب ناشی از عدم انجام وظیفه به نحو احسن نیز خطرناک خواهد بود (مثلا اگر به هنگام وضعیت جوی نامناسب آژیر به صدا در نیاید، ممکن است شهروندان زیادی با خطر مرگ روبرو شوند) بطور خلاصله، بعد از وقوع بحران اولویت های کاری زیادی که نیاز به پاسخ دارند، نمایان خواهند شد.

تصور حاصل از اوضاع

در جریان یک بحران، اطلاعات از کانال رسانه ها، امدادگران و نجاتگران حاضر در بحران یا سایر منابع بدست می آید. تصور حاصل از اوضاع براساس اطلاعات چندان دقیق نیست، رسانه های خبری ممکن است تصاویری از یک ناحیه نشان داده و در همان حال کاری به نواحی اطراف نداشته باشند.

گزارش های افراد حاضر در صحنه باید نه دستکم گرفته شود و نه به آن زیاد اعتماد کرد. در شرایط بحرانی نیز تفسیر این اخبار نمی تواند چندان دقیق باشد.

فرصت زمانی محدود

از آنجایی که در چنین شرایطی جان و سلامت مردم در خطر است، فشار فراوانی بر تصمیم گیران از نظر سرعت عمل وارد می شود، عدم سرعت در اعزام اکیپ های امداد و نجات و آتش نشانی ممکن است موجب تخریب یک واحد مسکونی یا حتی مجموعه ای از منازل در یک ناحیه جغرافیای شود.

اما مداخله زودهنگام نیز می تواند خطرناک باشد، اگر شرایط حاکم بر حادثه یا بحران به خوبی مشخص نشود، جان امدادگران و سایر افراد در معرض خطر قرار می گیرد. مداخله زودهنگام مشکلات دیگری نیز به همراه دارد(مثلا در خواست کمک بدون در نظر گرفتن بهترین روش دریافت آن نیز منجر به چالش های دیگری برای بحران خواهد شد).

انتخاب دردناک

بحران ها معمولا موجب موقعیت های می شوند که هر نوع تصمیم گیری در مورد آنها بسیار سخت و دشوار است. مراقبت های پزشکی در یک مصدوم براساس قانون تریاژ ممکن است به مرگ فرد دیگری منتهی شود.

برقراری جریان برق در یک خانه ممکن است کمک رسانی به خانه دیگری را با تاخیر مواجه گرداند و حل مشکلات حاصل از بحران های بزرگ بطور همزمان بسیار مشکل و دشوار است.

تیر در تاریکی انداختن

تصمیم گیری در جریان عملیات مقابله، چالش برانگیز است زیرا عدم اطمینان یکی از پیامدهای قابل انتظار بحران ها به شمار می آید. دامنه و گستره یک بحران ممکن است ساعت ها، روزها و حتی هفته ها بعد از وقوع آن مشخص نشود. ممکن است اطلاعات زیادی در دسترس قرار گیرد یا اساسا هیچگونه اطلاعی از بحران به دست نیاید یا هر دوی این اوضاع حاکم باشند.

بحران ها به طرق غیر قابل پیش بینی آشکار خواهند شد در نتیجه تصمیمات و عملیات را با مشکل روبرو خواهد کرد.

فشار و استرس

فشارهای فیزیکی و روانی بر مجریان عملیات مقابله با بحران و بازسازی پس از آن، آنچنان گسترده است که تصمیم گیری را دچار اختلال می کند. عملیات پس از بحران ها نیاز به کار طولانی مدت و طاقت فرسا دارد. ضربه و فشار حاصله موجب اختلال در قضاوت گشته و روحیه همه دست اندرکاران و مجریان را به شدت تضعیف خواهد کرد.

مدیریت استرس

اگر قرار باشد مسئولان دخیل در امر مدیریت بحران و سوانح با روش های کارآمد به سانحه ای پاسخ بدهید، باید بدانید که مردم علاوه بر آسیب جسمی و مرگ در معرض تالمات عاطفی و روانی نیز قرار می گیرند که این عوارض روانی معمولا اختلال استرس بعد از حادثه یا استرس ناشی از سانحه نامیده می شوند.

اختلال استرس بعد از سانحه نوعی بیماری بالینی است که در برگیرنده مجموعه علایم روانی بعد از بحرا تروماتیک است. شدت این بحران بقدری است که فرد اغلب با چنین تجربه ای روبرو نشده است.

«یک اتفاق وحشتناک و غیرقابل کنترل، ضربۀ روحی نامیده می شود. اما فجایع طبیعی یا ضربۀ سنگینِ سرنوشت مانند مصایب جنگ، خشونت عمدی جسمی و تجاوزهای جنسی تمام این ها ضربه های روحی یا اتفاقات تروماتیک محسوب می شوند. مقابله و کنار آمدن با ضربه های روحی که توسط افراد دیگر ایجاد می شوند، به مراتب سخت تر است. این مخرب ترین تجربه ای است که ممکن است برای یک شخص رخ دهد.»

«یک اتفاق وحشتناک و غیرقابل کنترل، ضربه روحی نامیده می شود. اما فجایع طبیعی یا ضربه سنگینِ سرنوشت مانند مصایب جنگ، خشونت عمدی جسمی و تجاوزهای جنسی تمام اینها ضربه های روحی یا اتفاقات تروماتیک محسوب می شوند. مقابله و کنار آمدن با ضربه های روحی که توسط افراد دیگر ایجاد می شوند، به مراتب سخت تر است. این مخرب ترین تجربه ای است که ممکن است برای یک شخص رخ دهد.»

استرس ناشی از سانحه نوعی استرس شغلی غیر معمول است که به دلیل هر نوع تروما، بحران یا حادثه بزرگ بوجود می آید، در چنین شرایطی مکانیسم های انطباقی نیروهای امدادی، نظامی و انتظامی قادر به مقاومت نمی باشند.

چندین دلیل برای ابتلاء بعضی افراد به اختلال استرس بعد از حادثه یا استرس ناشی از سانحه وجود دارند. خود فاجعه یا سایر عوامل استرس زا در زندگی یا شغل فرد می توانند به این بیماری منجر شوند. بحران های بزرگ، آسیب دیدگی های شغلی، کشتار جمعی و ناتوانی در نجات دیگران از موقعیت های وحشتناک، می توانند موجب اختلال استرس بعد از حادثه یا استرس ناشی از سانحه شوند.

مشاهده صحنه مرگ یا زجر یک فرد یا دوستان، اعضای خانواده یا همکاران نیز می تواند به اختلال استرس بعد از حادثه و استرس ناشی از سانحه منجر شود.

بعد از بحران های تروماتیک(از جمله حوادث صنعتی و هوایی) شهروندان، امدادگران، نیروهای نظامی و انتظامی، آتش نشانان و نظایر آن با مشکلاتی روبرو خواهند شد.

در جریان چنین سوانحی، افراد ممکن است ناتوان از اقدام یا کمک به آسیب دیدگان شوند، این افراد ممکن است هیچ تجربه ای از مشاهده صحنه مرگ یا تخریب نداشته باشند. در چنین شرایطی آن ها نمی دانند که چگونه از خود واکنش نشان داده و در مورد آنچه که انجام می دهند نیز سردرگم هستند.

آسیب پذیری در برابر اختلال استرس بعد از حادثه یا استرس ناشی از سانحه

هر چند که اغلب افرادی که بحرانی بحران زا یا حادثه ای تروماتیک را تجربه می کنند، دچار هیچگونه استرس روانی بلند مدت نخواهند شد، اما عده ای گرفتار چنین استرس هایی می شوند.

۶۰ تا ۷۰ درصد مردم در طول زندگی خود بحرانی تروماتیک را تجربه خواهند کرد، اما فقط ۸ تا ۱۰ درصد آنها دچار اختلال استرس بعد از حادثه می شوند که برخی از این مبتلایان به زندگی معمولی خود ادامه می دهند اما عده ای از آنها مداوما به بخش اورژانس مراجعه خواهند کرد.

نیروهای مسلحی که شاهد جنگ و درگیری هستند نیز دچار این استرس می شوند. اگر موقعیت به اندازه کافی ناخوشایند باشد هر فردی ممکن است دچار اختلال استرس بعد از حادثه یا استرس ناشی از حادثه شود.

به راستی عوامل دخیل در امر مدیریت بحران و سوانح در ایران چه برنامه های را برای مراحل سنجش و اندازه گیری اثرات روانی حوادث و بلایا برنامه ریزی کرده اند، آیا اصول و تکنیک های مربوط به مداخلات روانی اجتماعی بلایا، فنون مداخله روانی اجتماعی،   مداخله در بحران، تنش زدایی، تبادل روانشناختی مرتبط به یک واقعه استرس زا، روش های کاهش استرس و تکنیک های بیانی را فرا گرفته اند تا به حادثه دیدگان و متاثرین از این گونه حوادث خدمات متنوع مداخلات روانی اجتماعی را ارائه دهند.

طبق هشدار کمیته اضطراری فجایع طبیعی «دی ای سی»(DEC) در سال های اخیر بیشترین نگرانی های سازمان های امدادرسان جهان در مورد وقوع زلزله در شهرهای بزرگ جهان از جمله تهران در ایران، استانبول در ترکیه و کاتماندو در نپال است.

منبع : ایرنا

الکامپ 1403
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.




Enter Captcha Here :