مـدیرنامـه
رسانه اختصاصی مدیران

بحران نیروی کار سال ۲۰۳۰ / راینر استراک

0 194

00:12
سال ۲۰۱۴ سال خاصی برای من است 20۲۰ سال کار به عنوان مشاور، ۲۰ سال از ازدواجم میگذره، و یک ماه بعد ۵۰ ساله میشوم به این معنا که در سال ۱۹۶۴ در شهر کوچکی در آلمان به دنیا آمدم.

00:28
در یک روز ابری در ماه نوامبر و از موعد تولدم گذشته بود. و بخش زایشگاه ملتهب بود. چون نوزادان زیادی در این روز به دنیا آمدند در حقیقت، سال ۱۹۶۴ بیشترین نرخ زاد و ولد درطول تاریخ آلمان را دارد: بیش از ۱/۳ میلیون تولد. سال گذشته این رقم فقط ۶۰۰٫۰۰۰ تولد بود، که نصف نرخ سال تولد من است.

00:53
چیزی که اینجا می بینید مثلت عمر آلمانی هاست واین نقطه سیاه در این بالا من هستم. (خنده حضار) (تشویق) رنگ قرمز عمر نیروی بالقوه کاری را نشان می دهد، که شامل مردم بین سن ۱۵ تا ۶۵ سال است، و راستش من فقط به قسمت قرمز توجه دارم.

01:18
حالا بیایید شبیه سازی ساده انجام دهیم تا ببینیم که این گراف سنی در آینده چگونه تغییرم می کند، چنانچه می بینید نقطه اوج گراف به سمت راست حرکت می کند، و من به همراه همسالانم در سال ۲۰۳۰ بازنشسته می شویم. راستی برای پیشبینی نرخ رشد زاد و ولد در قسمت قرمز رنگ گراف به پیشبینی خاصی نیاز ندارم. قسمت قرمز گراف، جمعیت نیروی بالقوه کاری در سال ۲۰۳۰ امروزه سنگ بنایش گذاشته شده، به استثنای نرخ مهاجرت که در حال رشد است. اگر بخش قرمز را در سال ۲۰۳۰ با ۲۰۱۴ مقایسه کنیم بسیار بسیار کوچکتر است.

02:01
قبل از اینکه گراف بقیه نقاط جهان را نشان بدهم، این گراف برای آلمان چه معنی خواهد داشت؟ چیزی که از این گراف در میابیم نرخ عرضه نیروی کار است. و مردم عرضه کننده این نیروی کار درآلمان رو به کاهش خواهد بود و این کاهش قابل توجه است. حالا نیاز به نیروی کار چه می شود؟ یک مقدار پیچیده است. همانطور که میدانید، جواب محبوب یک مشاور به هر سوال همیشه این است: ” بستگی دارد”. پس من هم میگویم بستگی دارد. ما نمیخواستیم که آینده را پیش بینی کنیم. بشدت تعمق برانگیزه. در عوض کاری دیگر کردیم. ما به نرخ سرانه و رشد تولیدی آلمان در طول ۲۰ سال گذشته نگاه کردیم، و این سناریو ها را محاسبه کردیم: اگر آلمان بخواهد که نرخ سرانه و رشد تولیدی خود را ادامه بدهد، مستقیما محاسبه کردیم که بدانیم آلمان برای حفظ این نرخ به چقدر نیروی کار نیاز دارد. خط سبز نمایانگر همان نیروی کار مورد نیاز است. آلمان به زودترین فرصت شاهد کمبود نیروی کارمتخصص خواهد بود. این کمبود به اندازه ۸ میلیون نفر است، که ۲۰٪ بیشتر از نیروی کار فعلی ماست، که واقعا تعداد بسیار زیادی است، بسیار زیاد ما چندین سناریو را مد نظر گرفتیم، و همه نتایج تقریبا همین گونه شدند.

03:16
حالا، برای کم کردن این فاصله آلمان باید نرخ مهاجرت را بسیار زیاد کند. زنان بیشتری را به نیروی کار بیافزاید و سن بازنشستگی را هم بالا ببریم. که البته امسال نرخ بازنشستگی را یکسال کم کردیم و همه این محاسبات یکباره صورت گرفته است. و اگر آلمان دراینجا شکست بخورد با رکود مواجه خواهد شد. دیگر رشد نخواهیم کرد، چرا؟ چون نیروی کار لازم برای این رشد را نخواهیم داشت. و شرکتها برای یافتن نیروی کار به دیگر جاها رو میکنند. اما به کجا رو میکنند؟

03:48
ما نسبت نیروی کار و تقاضا را برای 15 کشور بزرگ جهان شبیه سازی کردیم. که شامل ۷۰٪ نرخ سرانه جهان را شامل می شود. و تصویر کلی در سال ۲۰۲۰ این چنین خواهد بود. رنگ آبی نیروی مازاد کار را نشان می دهد، و قرمز نیروی مورد نیاز کار را نشان می دهد، و خاکستری کشورهایی که در مرز هستند را نشان میدهد. پس تا در سال ۲۰۲۰ در بعضی کشورها مازاد نیرو داریم مثل ایتالیا، فرانسه و آمریکا. اما این تصویر در سال ۲۰۳۰ تغییر می کند. در سال ۲۰۳۰ ما با بحران نیروی کار در بسیاری از کشورهای بزرگ جهان روبرو خواهیم بود. که از چهار کشورBRIC سه کشور را در برمیگیرد. کشور چین به خاطر قانون تک فرزندی بیشترین ضربه را میخورد همینطور برزیل و روسیه

04:42
خب، راستش را بخواهید در واقع، حقیقت از این هم چالش برانگیزتر است چیزی که اینجا میبینید نرخ متوسط را نشان میدهد و ما آن را تغییر دادیم و به بخشهای مختلف تقسیم کردیم و چیزی که یافتیم این است که ما بیشترین کمبود نیروی کار با تجربه و اندکی هم نیروی کار کم تجربه را شاهد خواهیم بود. خب، با کمبود کلی نیروی کار در آینده با مشکلات زیادی درنیافتن نیروی مطابق به نیاز روبرو می شویم. و این چالشی عظیم برای ما خواهد بود. که در قسمت آموزش، تخصص و ارتقای شرکتها و دولت با آن روبرو میشویم.

05:24
حال چیز دیگری که مورد بررسی قرار دادیم، رباتها، ماشینی شدن و تکنولوژی در آینده است. آیا تکنولوژی این تصویر را تغییر خواهد داد و تولید را زیاد میکند؟ خب, پاسخ کوتاه به این سوال, میتواند اینست که محاسبات ما در رشد سریع تولید به واسطه تکنولوژی را در نظر گرفته است. و پاسخ طولانی به سوال اینست بیایید آلمان را در نظر بگیریم, وقتی صحبت از تولید میشود,آلمانها بسیار معروف هستند در دنیا در دهه نود, وقتی دو سال بود که در اداره بوستون کار میکردم وقتی کار را ترک کردم, رییس کهنسالم به من گفت برایم از آلمانیهای مثل خودت بفرست, آلمانیها مثل ماشین کار میکنند. (خنده حضار) آن وقت سال ۱۹۹۸ بود. ۱۶ سال بعد(امروز) شما چیزی برعکس آن خواهید گفت ازین ماشینهای آلمانی برام بفرست، مثل آلمانها کار میکنند (خنده حضار) (تشویق)

06:30
تکنولوژی جای بسیاری از شغل ها را خواهد گرفت نه تنها در بخش تولید بلکه کارمندان اداری هم درخطر خواهند بود و امکان دارد جایشان را به رباتها بدهند هوش مصنوعی, دیتا های عظیم و ماشینی شدن پس, سوال اصلی این نیست که آیا اینکار میشود یا نه بلکه اینست که چه وقت, به چه سرعت و به چه اندازه؟ به عبارت دیگر آیا تکنولوژی مشکل نیروی کار را رفع خواهد کرد؟ بله یا خیر جواب کمی از ” بستگی دارد” هم پیچیده تر است. (خنده حضار)

07:07
بیایید صنعت ماشین را مثال قرار دهیم، چون حالا ۴۰٪ کارها توسط رباتها انجام می شود. و ماشینی شدن قبلا جایش را باز کرده است. در ۱۹۸۰، کمتر از ۱۰ درصد هزینه ساخت یک خودرو به خاطر قطعات الکترونیکی آن بود. امروزه این مقدار به ۳۰٪ رسیده است. و تا به سال ۲۰۳۰ به ۵۰٪ خواهد رسید. وتمام این قطعات الکترونیکی و لوازم کاربردی نیازمند نیروی خواهد بود وموقعیتهای شغلی زیادی ایجاد می کند، مثل شغل “مهندس سیستمهای شناسایی” که ارتباط بین راننده و سیستم های الکترونیکی را تسریع می کند. در ۱۹۸۰، هیچ کس حتی فکرش را هم نمی کرد که در آینده چنین شغلی هم به وجود بیاید، در حقیقت، تعداد کلی افرادی که در صنعت ماشین سازی کار می کرده اند در طول دهه ها علیرغم حضور رباتها و ماشینی شدن بسیار کم کاهش داشته است.

08:13
خب این به چه معنا است؟ بله، تکنولوژی جای خیلی از شغلها را خواهد گرفت اما در عوض شغلهای دیگری هم در افق پدیدار می شوند. این بعنی، تکنولوژی نیاز به نیروی کار لازم را بدتر میکند. و این کاهش مقدار متوسط چالش عظیم پیش روی دولت و شرکتها را عیان می سازد.

08:37
پس مردم، نیروی کار با تجربه، هوشمندان در دهه آینده بسیار مورد توجه خواهند بود. اگر آنها منابع انسانی گرانقیمت ما هستند باید آنها را بهتر بشناسیم و درک کنیم آیا آنها علاقه مند به کار در خارج کشور هستند؟ شغلهای پر اولویتشان چی ها هستند؟

08:56
برای پاسخ به این سوال، امسال ما یک تحقیق در بین ۲۰۰٫۰۰۰ متقاضی کار در ۱۸۹ کشور انجام دادیم. مهاجرت کلید اساسی برای کم کردن این شکاف است، حداقل برای دوره زمانی کوتاه مدت دراین تحقیق ما از قابلیت جابجایی آنها پرسیدیم. بیشتر از ۶۰٪ این ۲۰۰٫۰۰۰ نفر متقاضی کار علاقه مند کار در خارج کشورشان بودند. برای من این عدد بسیار غافلگیر کننده بود. اگر به متقاضیان بین ۲۱ تا ۳۰ ساله نگاه کنیم، این رقم بسیار بالاتر هم خواهد بود. اگر این متقاضیان را بر اساس کشورها تقسیم کنیم، میبینیم، دنیا در حال حرکت است اما تنها بخشی از آن. کم تحرک ترین کشورها روسیه، آلمان و آمریکا هستند. خب، این مردم دوست دارند به کجاها (برای کار) بروند؟ شماره هفت، استرالیا است. ۲۸٪ مردم به اینجا می روند. بعد فرانسه، سویس، آلمان، کانادا و انگلیس و انتخاب اول آمریکا است.

10:02
شغل مورد علاقه این ۲۰۰٫۰۰۰ نفر چی ها هست؟ و به دنبال چه چیزی هستند؟ از میان ۲۶ فاکتور عمده، حقوق، هشتم است. چهار فاکتور اولی در باره فرهنگ است. شماره چهار داشتن رابطه خوب با رییس است؛ سه لذت بردن از توازن بین کار و زندگی دو داشتن رابطه عالی با همکاران؛ و اولین، اولویت اول در سطح جهان بها داده شدن به شما به خاطر انجام کارتان است. یعنی، آیا به خاطر کار خوبم ازمن تشکر میشود؟ نه آن تشکر سالانه به همراه پاداش بلکه به طور روزانه امروزه نیروی کار ما بسیار جنبه شخصی گرفته. مردم به دنبال دیده شدن هستند. آیا همه ما به دنبال دیده شدن در محیط کار نیستیم؟

11:03
حالا بیایید که نقاط را به هم وصل کنیم. ما به بحران نیروی کار روبرو خواهیم شد که شامل کمبود نیروی کار و عدم تطابق نیروی کار با نیاز روز خواهد بود. که چالش های فرهنگی را هم به دنبال خواهد داشت. و این بحران کمبود نیروی کار به ما نزدیک می شود. ما حالا، درست به نقطه چرخش رسیده ایم. خب، ما، دولت و شرکتها در این باره چه کنیم؟ هر شرکت و حتی هر کشور به استراتژی مردمی نیاز دارند، و باید به سرعت اقدام کنیم. و این استراتژی مردمی چهار بخش دارد. بخش اول، برنامه ایی برای پیش بینی عرضه و تقاضا برای کارها و مهارتهای مختلف. طرح نیروی کار از طرح مالی مهم تر خواهد شد. بخش دوم، طرحی برای جذب نیروی کار عالی نسل “ایگرگ” (نسل فعلی), زنان و حتی بازنشستگان. بخش سه، طرحی برای آموزش و ارتقای کاری آنها چالش بزرگی در مورد کمبود ظرفیت پیش روی ما است. و بخش چهارم چطوراین نیروی کار راحفظ کنیم یا به عبارت دیگر چطور تقدیر (کاری) و ارتباط فرهنگی را درک کنیم.

12:23
البته، راه چاره اصلی ما ای انست که رفتارمان را تغییر دهیم. کارمندان را به چشم منابع و سرمایه ببینیم، نه به عنوان هزینه یا به عنوان سرشماری نه به عنوان ماشین و نه حتی به عنوان آلمانی ها.

12:40
ممنونم.

12:41
(تشویق)

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.




Enter Captcha Here :

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.