مـدیرنامـه
رسانه اختصاصی مدیران

سندروم ماه عسل یا تمرکز بیش از حد به جوانب مثبت مساله

young couple making heart by arms on beach
0 60

زمانی که می خواهید یک کسب وکار جدید راه بیاندازید، یک زندگی مشترک را شروع کنید، یک سرمایه گذاری تازه را استارت بزنید، یک شراکت جدید را کلید بزنید. آن زمان، زمان ماه عسل است و ممکن است شما در دام سندروم ماه عسل بیفتید.

سندروم ماه عسل به این معناست که :▪️شما بر جنبه های مثبت (کسب وکار/زندگی مشترک/شراکت/سرمایه گذاری) تمرکز دارید.

▪️احتمال سناریوهای شکست را خیلی کمتر از آن چه هست در نظر می گیرید.

▪️پیامدهای تلخ سناریوهای شکست را قابل تحمل یا قابل صرف نظر کردن می دانید.

▪️فرض می کنید که اگر مشکلی هم پیش آمد می توانید با طرف مقابل به راحتی حل و فصلش کنید.

▪️فرض می کنید که طرف مقابل شما خیلی نایس (Nice) تر از این هاست که شما بخواهید با او به مشکل جدی (خیانت در امانت، طلاق، بدرفتاری، اختلاف حساب و ….) بخورید.

جمله معروفی هست که می گوید ازدواج برای همیشه پایدار است …. البته تا زمان طلاق!

همین نکته در مورد شراکت، سرمایه گذاری و تاسیس کسب وکار نیز معنا دارد. کسب وکار و سرمایه گذاری و شراکت همیشه پرسود است فقط تا اولین دست انداز!

یکی از ریشه های سندروم ماه عسل، سوگیری خوش بینی است؛ در آن فرد خود را در مقایسه با سایرین کمتر در معرض خطر می‌بیند. مثلا افراد سیگاری بر این باورند که آنها از سایر سیگاری‌ها شانس کمتری در برابر سرطان ریه دارند. دو پژوهشگر معروف در تحقیقاتی که در سال ۱۹۹۷ انجام دادند، نشان دادند ۸۰% افراد احتمال تصادف خودشان را کمتر از میانگین واقعی می دانند. چه باید کرد؟ «بدبینی حصاربندی شده» و «استراتژی خروج».

لازم نیست کلا بدبین باشیم چون اینگونه نه زندگی مشترکی آغاز می شود و نه یک ریال سرمایه گذاری می شود. بلکه کافیست با خوش بینی آغاز کنید اما در طول فرآیند تصمیم گیری 20% از زمان تصمیم گیری را به بررسی سناریوهای شکست، پیامدهای تلخ و احتمال نایس نبودن شرکا بپردازیم (بدبینی حصاربندی شده)؛ سپس از خود سوال بپرسیم که اگر آنچه می خواستیم نشد، اگر طرف خیانت کرد و اگر … آنگاه چه باید کرد؟ (استراتژی خروج).

احتمالا همه شما آنجلینا جولی و برد پیت را می شناسید. دو بازیگر معروف و خوش چهره هالیوودی که معروفیتی جهانی دارند. آن ها در سال ۲۰۰۶ زندگی مشترک شان را شروع کردند. هر کدام به تنهایی محبوب و مشهور بودند اما زندگی مشترک بر شهرت شان افزود. خانواده ای نماد عشق و خوشبختی، جذابیت و سخاوت.

آن ها شش فرزند داشتند که سه نفر از آنها را از کامبوج، ویتنام و اتیوپی به فرزندی پذیرفته‌ بودند. آنقدر مشهور و محبوب بودند که وقتی می خواستند اولین فرزند بیولوژیکی خود را در نامیبیا به دنیا آورند، عکس های اولین کودکشان را به دو مجله فروختند و پول آن که بالغ بر ۷ میلیون دلار بود (معادل ۱۰۰ میلیارد تومان) را به خیریه اهدا کردند.

همچنین وقتی دوقلوهای این زوج به دنیا آمدند، آنها اولین عکس دوقلوها را به مبلغ ۱۴میلیون دلار (۲۰۰ میلیارد تومان) به مجلات فروختند و یک بار دیگر این مبلغ را به خیریه اهدا کردند.

موسسه خیریه بنیاد «جولی-پیت» را تاسیس کردند. مردم نام این زوج خوشبخت را گذاشته بودند برانجلینا! این دو همراه با ۶ فرزند (که نیمی از آن ها را به فرزندخواندگی قبول کرده بودند) به مثابه خانواده ای شاد و خوشبخت به دور دنیا سفر می کردند تا اینکه خبر از هم پاشیدن چنین خانواده ای بعد از بیش از یک دهه زندگی مشترک همه را شوکه کرد. این جدایی برخلاف زندگی رویایی شان، اصلا جذاب و دلچسب نبود. کاملا تلخ!

این فرآیندها روزها و ماه ها به طول کشید. اختلافات این دو بسیار جدی شد. پس از اعلام جدایی این دو زوج برای ماه‌ها درگیر دعوای حقوقی بر سر حضانت فرزندان خود شدند. علیه برد پیت پرونده حقوقی تشکیل شد در ارتباط با سوء رفتار احتمالی با پسرش. اما در نهایت اعلام شد که او مرتکب هیچ تخلفی نشده است.

هزینه های حقوقی و …. مربوط به این جدایی از مرز ۴ میلیون دلار نیز گذشت. برد پیت به دنبال طلاق از آنجلینا جولی برای گذر از این دوره به روان درمانی روی آورد و این تلخی همچنان ادامه دارد.

خوشبینی و بدبینی هردو برای ما مفید هستند، خوشبینی هواپیما را اختراع می‌کند و بدبینی چتر نجات را!

نوشته استاد دکتر مجتبی لشکربلوکی

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.




Enter Captcha Here :

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.